یه وقتایی میشه که خواسته یا ناخواسته وارد یه باتلاق میشی؛میخای خودتو بکشی بیرون؛اما هی دست و پا میزنی،از هیچکس کمک نمیخای چون میترسی غرورت شکسته شه؛یه تنه میخای خودتو از اون باتلاق بکشی بیرون؛بیشتر و بیشتر دست و پا میزنی تا اینکه یه وقت به خودت میای میبینی تا گردن تو اون باتلاقه فرو رفتی؛حالاست که دیگه به خودت میگی گور بابای غرور،غرور میخام چیکار،جونم مهم تره،خلاصه شروع میکنی داد زدن،فریاد زدن اما اون موقه است که دیگه از دست هیچ کس کاری برنمیاد،تنها کاری که بقیه میتونن کنن اینه که بشینن و مرگ تدریجی تو رو تماشا کنن...
سلام آبجی جان...
منو لینک کن و همیشه صفحمو ببین و نظر بده آبجی گل
سلام آبجی گلم... حتمن عزیزم...
دقیقا ... مرضیه متنات قشنگن.. با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن مرسی آجی
مرسی! نظر لطفته... حتمن بهت خبر میدم
سلام وب قشنگی داری
به منم سر بزن
شبکه اجتماعی آشیانه عشق
چت خصوصی.چت گروهی.دوستیابی.اشتراک گذاری مطلب عکس فیلم و موزیک
تالار اختصاصی
محل اختصاصی در تالار برای تبلیغ وبلاگ و وب سایت به صورت رایگان
و کلی امکانات دیگه
www.ashianeeshgh.ir
سلام! لطف دارین شما! حتمن سر میزنم
سلام
خوبی؟
واقعا همینطوره!
خیلی جاها چوب غرورمون رو خوردیم!
این غرور بین بیشتر مردم فاصله انداحته!!!
سلام ممنون !شما خوبین ؟؟؟؟
بله هر چی میکشیم ازین غروره