دارم به اجزای تشکیل دهنده ام
تجزیه میشوم،
آب،
باد،
خاک،
و این آتش
که تو به جانم انداخته ای ...
شغلش رفتگری بود ؛ شرایط شغلش عذابش نداد ! جز یک شب درد کشید .. وقتی که ته مانده های غذای عروسی عشقش را جمع کرد ..!
خیلی دردناک بود
لینک شدید با افتخار
افتخار از بنده است
سلام خوبی؟ قشنگ بود با تبادل لینک موافقم منو با اسم جملات زیبا ( مازنی ریکا ) لینک کنید وبهم خبر بدی من شما رو با چه اسمی لینک کنم
سلام ممنون...
شغلش رفتگری بود ؛ شرایط
شغلش عذابش نداد !
جز یک شب درد کشید ..
وقتی که ته مانده های غذای
عروسی عشقش را جمع کرد ..!
خیلی دردناک بود
لینک شدید با افتخار
افتخار از بنده است
سلام
خوبی؟
قشنگ بود
با تبادل لینک موافقم
منو با اسم جملات زیبا ( مازنی ریکا ) لینک کنید وبهم خبر بدی من شما رو با چه اسمی لینک کنم
سلام ممنون...